چکیده:
فزايش دماي جهان اثرات عميقي را بر پديده هاي اقليمي و در راس آن ها ميزان والگوهاي بارندگي در سراسر جهان خواهد داشـت . از اين رو هدف از اين تحقيق پيش بيني پارامترهاي هواشناسي كشور در شرايط تغيير اقليم و مقايسه اين پارامترها با شرايط فعلي است . به اين منظور مدل گردش عمومي UKMO براي سالهاي 2025 و 2050 ميلادي بكار گرفته شد. با اجراي مدل گـردش عمـومي مقـادير ماهانـه درجـه حرارت حداقل، حداكثر و نزولات ماهانه براي ايستگاه هاي مختلف محاسبه (كه پوشش كاملي از نقاط مختف اقليمي ايران را فراهم سـاخته و معرف وضعيت عمومي كشور باشند) و اثرات تغيير اقليم براساس سناريوي تعريف شده در مدل براين پارامترهـاي اقليمـي تعيـين گرد يـد .
نتايج حاصل از اين تحقيق نشان ميدهد كه متوسط افزايش دماي فصل بهار براي سالهاي 2025 و 2050 در كل ايستگاههاي مطالعه شـده به ترتيب 1/3 9/3 و ، براي ماههاي فصل تابستان به ترتيب 8/3 7/4 و براي فصل پائيز 3/2 0/3 و و براي فصل زمستان 0/2 4/2 و درجـه سانتي گراد مي باشد. علاوه بر اين ميزان افزايش دما از شمال به جنوب و از غرب به شرق تشديد خواهد شد . براساس نتـايج بدسـت آمـده شدت كاهش بارندگي در مناطق خشك و نيمه خشك كشور بارزتر از مناطق مرطوب بوده وكاهش بارندگي در پائيز و زمستان بيشتر از بهار و تابستان خواهد بود. براساس پيش بيني هاي بدست آمده متوسط كاهش بارندگي پاييزه براي تمام ايستگاههاي تحت بررسـي در سـالهاي 2025 و 2050 ميلادي به ترتيب 8 و 11 درصد، و براي ماههاي فصل تابستان تقريبا ناچيز مي باشد. همچنين الگوي مكاني تغييرات بارش در سالهاي 2025 و 2050 ميلادي تا حد زيادي مشابه الگوي تغييرات درجه حرارت مي باشد . از طرف ديگر شرايط اقليمي پيش بيني شـده بوسيله مدل گردش عمومي نشاندهنده طولاني تر شدن فصل خشكي در سالهاي 2025 و 2050 در تمامي ايستگاههاي تحت بررسـي مـي باشد. بطوريكه ميانگين طول دوره خشك در سالهاي 2025 و 2050 ميلادي به ترتيب به 214 و 223 روز افزايش خواهد يافت.