کشاورزی، امنیت غذایی و محیط زیست

کشاورزی، امنیت غذایی و محیط زیست

گفته شده که سیاست های جاه طلبانه برای دستیابی به حداکثر امنیت غذایی و رسیدن به خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک مثل گندم از جمله عوامل بروز بحران قهقرای سرزمین در خاورمیانه بوده است. سیاست هایی که طی چند دهه گذشته توسط غالب کشورهای منطقه مجدانه پیگیری شده و هم اکنون آثار آن در قالب بحران هایی مثل نابودی منابع آب، فرونشست زمین، بیابانزایی، فرسایش خاک، مهاجران زیستمحیطی و ریزگرد بروز پیدا کرده است.

آیا امنیت غذایی لزوما همیشه در تضاد با پایداری اکولوژیک است؟ مرز بین کشاورزی پایدار و ناپایدار کجاست؟ این سوال مهمی است که در این کلاس باید به آن پاسخ داده شود. تردیدی نیست که امنیت غذایی مهمترین و اولین پیش نیاز زندگی انسان است. و از دیرباز انسان چاره ای جز این نداشته که برای تامین غذا با طبیعت در چالش باشد. مشکل در دوران معاصر مصرف افزون بر ظرفیت محیط است یا فناوری هایی که در ذات خود در ستیز با طبیعتند؟ در ایران این انگاره حتی بین تحصیلکردگان علوم محیطی وجود دارد که بازگشت به روش های سنتی چاره کار برای دستیابی به کشاورزی پایدار است. در حالی که در مقابل گروهی نیز عنوان می کنند که کشاورزی پایدار به واقع همان کشاورزی مدرن و مکانیزه است، به شرطی که بین بهره برداری از منابع، مثلا منابع آب و ظرفیت تجدیدپذیری آنها تناسب منطقی وجود داشته باشد. این انگاره ها در کلاس باید مورد بحث قرار گیرد.

کارگاه آموزش کنشگری برای تعمیم اقتصاد سبز

کارگاه آموزش کنشگری برای تعمیم اقتصاد سبز

آیا گذار به اقتصاد سبز فقط یک پروژه کلان اقتصادی-فنی در ابعد سیاست گذاری ها و برنامه های جامع ملی است؟

شهروندان و کنشگران زیست محیطی برای واداشتن اقتصاد کشور برای حرکت به سمت انطباق با هنجارهای توسعه پایدار و حفاظت محیط زیست چه مسئولیت هایی را می توانند متقبل شوند؟ در این دوره آموزشی شرکت‌کنندگان با روش‌های مختلف گذار به سمت اقتصاد سبز آشنا می‌شوند.

کنشگری برای کاهش ردپای زیستبومی

کنشگری برای کاهش ردپای زیستبومی

دغدغه کاهش ردپای زیستبومی در زندگی روزمره مهمترین کنش یک محیط زیستگرا به شمار می رود. این کنش نه فقط یک سبک متفاوت زندگی، بلکه حتی یک نگره نو به جهان هستی و مولفه های کلانی همچون سیاست و فرهنگ و اقتصاد است. اساسا تا کاهش ردپای زیستبومی به سبک زندگی گروه پرشمارتری از جامعه تبدیل نشود، بعید است که یک چشم انداز به پایداری در شاخص های محیط زیستی برسد. هدف اصلی این کلاس آشنایی با روش های تبدیل کاهش ردپای زیستبومی به سبک زندگی است.

اینکه چطور گروه پرشمارتری از مردم مجاب بشوند ردپای زیستبومی خود را در حوزه های مختلف مصرف منابع طبیعی کاهش دهند. بدیهی است که به عنوان یک کنش اجتماعی کاهش ردپای زیستبومی می تواند به یک فرهنگ عمومی (در قالب برنامه های مشارکتی و فعالیتهای همگانی) و همچنین یک تشخص فردی (به عنوان مهمترین فضیلت اخلاقی در جهان مدرن) تبدیل شود. فراگیران باید با فلسفه و مفهوم ردپای زیستبومی و روش های محاسبه آن آشنا شوند. بایسته است که مدرس به نمونه هایی از توجه به کاهش ردپای زیستبومی در فرهنگ بومی، همچون فضیلت قناعت اشاره کند.

تغییر اقلیم و آینده ما

تغییر اقلیم و آینده ما

از تغییر اقلیم نه فقط بزرگترین بحران محیط زیستی جهان ، بلکه حتی بعضا به عنوان بزرگترین بحران تاریخ بشر یاد شده است. از این نظر بدیهی است که فراگیران کارگاه باید به ویژه با مفهوم تغییر اقلیم و روش های آگاه سازی عمومی در این باره آشنا شوند. دو مفهوم کلیدی باید بیشتر مورد توجه مدرس کارگاه باشد.: تفکیک موضوع تغییر اقلیم از نوسان اقلیمی و همچنین تبیین و تمایز موضوع انطباق با تغیییر اقلیم با روش های مهار تغییر اقلیم. برای مثال در حالی که فراگیران حتما باید با ریشه های اقلیمی وقوع پدیده ای همچون ریزگرد آشنا شوند، همچنین باید بیاموزند که به فرض تداوم این پدیده چگونه می توان به جوامع محلی برای انطباق با آن کمک کرد. آشنایی با ابعاد سیاسی و اجتماعی تغییر اقلیم نیز از دیگر اهداف این کارگاه است. برای مثال فراگیران باید دریابند که تغییر اقلیم چه نقشی در وقوع بهار عربی داشته است و خشکیدن ایران (تحت تاثیر خشکسالی بلندمدت) چگونه می تواند به تغییر چشم انداز ایران و به ویژه جابجایی الگوهای سکونت و معیشت منجر شود.

مشارکت عمومی برای مطالبه ارزیابی اثرات زیست محیطی

مشارکت عمومی برای مطالبه ارزیابی اثرات زیست محیطی

الزام پروژه های بزرگ به رعایت معیارهای زیستمحیطی البته امری برخوردار از ضوابط حقوقی و قانونی است. از اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تا مجموعه متنوعی از انواع قوانین و مقررات در حوزه های مختلف شهری و عمرانی و صنعتی و … مجریان پروژه ها را وامیدارد که جز در چارچوب استانداردهای محیط زیستی فعالیت نکنند. اما می دانیم که در عمل اینگونه نیست. کماکان نه فقط بخش خصوصی بلکه حتی برخی پروژه های دولتی بی اعتنا به اینگونه مقررات اجرا می شوند و غالب پروژه ها یا ارزیابی زیستمحیطی ندارند، یا دارند اما حقیقی نیست یا دارند و حقیقی هم هست اما نقض آن مورد پیگرد سازمان محیط زیست و دیگر نهادهای مرتبط قرار نمی گیرد. اشکال از قانون است یا مجریان آن؟ چگونه می توان الزام به رعایت استانداردهای زیست محیطی را به یک مطالبه عمومی تبدیل کرد؟ انتظار می رود که در این کلاس به این سوالها پاسخ داده شود. نقض قوانین زیست محیطی غالبا موضوعی پنهان از دید مردم نیست. مثل مواردی همچون عدم رعایت حریم رودخانه ها و یا تغییر کاربری غیر مجاز زیستگاههای طبیعی. شهروندان می دانند که قاعدتا این کار خلاف است اما نمی دانند تا چه حد خلاف است و چگونه می تواند مورد پیگرد قرار گیرد. مدرس کلاس باید با تشریح ابعاد فنی ارزیابی اثرات زیستمحیطی پروژه ها به فراگیران کمک کند ذهنیتی منسجم در باره چارچوب فنی و حقوقی چنین بحثی پیدا کنند.