دسته‌ها

استخراج و وزندهی شاخص های معرف اصول حکمرانی آب كشاورزی در شبکه های آبیاری و زهکشی خوزستان

چکیده:

اصول شفافیت، مشارکت، پایداری، استانداردسازی، نظارت و اثربخشی به عنوان اصول اساسی حکمرانی در مدیریت منابع آب میباشند. در این تحقیق ابتدا، استخراج شاخصهای معرف اصول حکمرانی آب کشاورزی در استان خوزستان با استفاده از روش دلفی در دستور کار قرار گرفت. سپس وزن هر یک از شاخصهای استخراج شده، با استفاده از مدل بردار ویژه محاسبه گردید. دادههای مورد نیاز با طراحی پرسشنامههای تخصصی و با استفاده از نظرات متخصصین آب و خاک استان خوزستان به دست آمد. بر اساس نتایج مطالعه، 16 شاخص به عنوان شاخصهای معرف اصول حکمرانی آب استخراج شدند. همچنین نتایج نشان داد، شاخصهای مدیریت منابع آب از اصل شفافیت، خودگردانی نظام بهره- برداری آب کشاورزی از اصل مشارکت و آماده بکار بودن پمپها از اصل استانداردسازی با مقادیر عددی ،9/811 9/199 و9/199 دارای بیشترین وزن و شاخصهای دور آبیاری از اصل پایداری، کارایی مدیریت برق تأسیسات از اصل استانداردسازی و نرخ نزاع آبیاری از اصل نظارت، با مقادیر عددی ،9/918 9/915 و 9/988 کمترین وزن را به خود اختصاص دادند. از طرفی دیگر، مجموع مقادیر عددی وزن شاخصها نشان میدهد که در مدیریت منابع آب شبکههای آبیاری و زهکشی خوزستان، اصول شفافیت، مشارکت و استانداردسازی در مقایسه با اصول پایداری، نظارت و اثربخشی، بیشتر مورد توجه متخصصین علوم آب وخاک این استان، قرار گرفته است.

دسته‌ها

حکمرانی آب در ایران: چالشها و راهکارها

چکیده:

سیستم های آبی اهمیت حیاتی برای انسان دارد و فواید بسیاری را برای جامعه در قالب منابع و سرویس های آبی فراهم می کند. ایران به دلیل قرار گرفتن در منطقه خشک و نیمه خشک همواره با مشکل کمبود آب مواجه بوده است که در طی سالهای اخیر به دلیل رشد جمعیت، تغییر اقلیم، راندمان پایین کشاورزی، الگوی کشت نامناسب و شرایط اقتصادی و غیره این مسئله با چالش شدیدتری روبرو شده است. بسیاری از صاحب نظران بر این عقیده هستند که ایران بیش از آنکه با مشکل کمبود آب مواجه باشد به دلیل حکمرانی بد، در شرایط بحرانی تامین و تقاضای آب قرار گرف ته است. در این مقاله در ابتدا چالش های تاثیرگذار در رابطه با عوامل موثر حکمرانی در ایران مورد بررسی قرار گرفته و سپس راهکارهایی جهت سازگاری با این عوامل پیش رو قرار خواهد گرفت.

دسته‌ها

مدل داده بنیاد بررسی جامعه شناختی حکمرانی آب در بحران دریاچۀ ارومیه

چکیده:

نگاه عمیق به موضوع آب و بحرانهای مربوط به آن نشان می ِ دهد بیشتر ِ مشکلات این حوزه ناشی از سیاستگذاری غیرصحیح، غیرکارشناسی، و شتابزده بوده است. بحران دریاچۀ ارومیه یکی از بحرانهای آب ایران است که در سالهای اخیر حساسیتهای ملی و بین المللی شدیدی نسبت به آن ایجاد شده است. این تحقیق با استفاده از گراندد تئوری/ نظریۀ زمینهای و مصاحبۀ عمیق با کارشناسان شرکت سهامی آب منطقهای آذربایجان غربی انجام است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند پس ازّ مصاحبه با شش کارشناس آگاه محق به اشباع داده ها رسید. نتایج حاصل نشان داد که نبودن آمایش سرزمین، کم اهمیت شمردن مطالعات ارزیابی اجتماعی و زیست محیطی، خلا قانونی مسئولیتهاِ تعهدات و وظایف ذی نفعان آب و نبودن هماهنگی و رویۀ مشخص بین سازمان های دخیل، از جمله ی بحران دریاچۀ ارومیه اند. فقدان آموزش و آگاهی ذی نفعان از جمله بهره برداران مهم ترین شرایط  کشاورزی، نبودن ِ کشت های جایگزین، نبودن ِ منابع معیشت پایدار و اختصاص یارانه به آب از بسترهای اصلی این بحران است و گسترش حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق در سال های اخیر، تغییرات اقلیمی  از شرایط مداخله گر در بروز بحران ِ دریاچۀ ارومیه بودند. پیامدهای این پدیده از بین رفتن اکوسیستم گیاهی و حیوانی و از دست دادن قابلیت ِ زیست انسانی در زمان حال و آینده خواهد بود. استراتژیِ مورداستفاده مقابله و اصالح در قالب ِ تغییر نوع کشت، پلمپ و بستن چاه های غیرمجاز و صرفه جویی در مصرف آب به عنوان راهبردهای این پدیده شناسایی شدند. در نهایت، پدیدۀ ظاهرشده، تشدید ِ بحران ِ آب دریاچۀ ارومیه است.

دسته‌ها

طراحی الگوی خط مشی منسجم حکمرانی آب در ایران

چکیده:

بحران آب در بخش های مختلف ایران حکایت از آیندهای مبهم و پرچالش دارد. اگرچه خشکسالی و کاهش بارش ها تاثیر زیادی در این زمینهه داشته است  اما بسیاری از مشکلات موجود به مسائل مرتبط با سیاستگذاری و حکمرانی برمیگردد. هدف این تحقیق  طراحی الگوی خط مشی منسجم حکمرانی آب در ایران است. در این تحقیق فرایند حکمرانی آب در ایران و برخی کشورها مطالعه گردیده و آسیب های موجود در نظام کنونی مدیریت منابع آب کشور به روش تحلیل تم بررسی شده است. تحقیق حاضر با استفاده از روش کیفی با انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 19 نفر از خبرگان اجرایی و دانشگاهی حوزه آب کشور انجام گردید. نتایج تحقیق نشان داد که سیاستگذاری در حکمرانی آب با آسیب های متعددی رو به رو است ونیازاست راهبردهائی جهت کاهش آثار مخرب آن صورت پذیرد. براساس یافته ها سه دسته آسیب شامل شکاف حاکمیتی شکاف سیاستگذاری و شکاف عملیاتی و همچنین 10 راهبرد اصلی مدیریت منابع حکمرانی مشهارکتی اقتصاد آب ارتقای بستر اجرایی  مدیریت کلان مدیریت تقاضای آب مدیریت عرضه آب رفیت سازی علمی مشتریمداری و فرهنگسازی شناسایی شد. در نهایت پس از گردآوری و تحلیل داده ها الگوی مطلوب حکمرانی آب طراحی گردید

دسته‌ها

اصلاح الگوی مدیریت منابع آب، مطالعه موردی خوزستان

چکیده:

این تحقیق با هدف تدوین یک چارچوب کاربردی برای اصلاح الگوی مدیریت منابع آب در مقیاس منطقه ای انجام می شود. از این رو به واقع بومی سازی یک الگوی کارآمد برای حکمرانی آب را مورد نظر دارد. مبنای این تحقیق چارچوب معمول حکمرانی آب است.

دسته‌ها

ارزیابی کیفی اصول حکمرانی آب در ایران با تأکید بر اصل شفافیت

چکیده:

حکمرانی آب مفهوم جدیدی است که در سال های اخیر شکل گرفته و شاید مهمترین موضوع جوامع بین المللی آب در قرن 21 محسوب شود. دیدگاه های متفاوتی نسبت به حکمرانی آب وجود دارد و مؤلفه های متعددی برای ایجاد حکمرانی خوب معرفی شده است. شفافیت، مشارکت و پاسخگویی از جمله مؤلفه هایی است که اکثر محققین نسبت به آن اتفاق نظر دارند. در این مقاله تلاش شده است ضمن معرفی رویکردهای مختلف به حکمرانی آب، سه مؤلفه ی اصلی مذکور تبیین گردد، وضعیت این مؤلفه ها در نظام حکمرانی فعلی کشور به صورت کلی ارزیابی شود و راهکاری عملی برای بهبود حکمرانی ارائه شود، به صورتی که با بسترهای قانونی فعلی بتوان به اصلاح حکمرانی پرداخت. برای ارزیابی وضعیت حکمرانی از منابع اطالعاتی متعدد شامل مصاحبه، مشفاهده و تحلیل اسناد استفاده گردیده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد از بین سه مؤلفه ی حکمرانی که به آن ها پرداخته شد، شفافیت نقطه ی آغاز اصلاح حکمرانی به سمت حکمرانی مطلوب است.

دسته‌ها

Where There Is No History: How to Create Trust and Connection in Learning for Transformation in Water Governance

چکیده:

Trust is often seen as an important element in settings of knowledge sharing and the co-creation of knowledge for dealing with transformations in water governance. However, seemingly similar conversations during a co-creation workshop in Uppsala resulted in both trust and distrust, and thereby influenced consequent possibilities for the co-creation of knowledge. Therefore, this article focuses on how trust influences knowledge sharing and how knowledge sharing influences trust. We use a case study approach to analyze the Uppsala co-creation workshop—part of the Climate Change Adaptation and Water Governance (CADWAGO) project—by comparing 25 conversations, making use of theories on swift trust and trust dynamics. We found four different conversation patterns (1) sending; (2) defending; (3) misunderstanding; and (4) connecting. The first three patterns influenced trust negatively and did not lead to knowledge sharing, whereas pattern four showed trust development and co-creation of knowledge. From our comparative analyses, we conclude that trust starts to emerge when there is mutual openness and empathy visible in turn-taking patterns. More specifically, trust emerges when communication styles allow for recognition and exploring underlying needs and wishes, resulting in a more dynamic dialogue, further trust development, and connection between actors. Our list of conversation patterns is provisional but we argue that understanding how different kinds of interactions can lead to trust or distrust is crucial to understanding why and how learning takes place insights that are essential for fostering learning and transformations in water governance.